زنجیره اشتباهات در کارآفرینی
زنجیره اشتباهات در کارآفرینی : یادم می آید یکی از مراجعینم ، که یک جوان بسیار با استعداد و متخصص زبان انگلیسی بود ، یک متد منحصر بفرد برای آموزش دستور زبان انگلیسی ابداع کرده بود؛ به نحوی که مدعی بود به سرعت و سهولت عجیبی توسط زبان آموز فراگرفته می شود، حتی کتاب آموزشی این متد را هم نوشته و چاپ کرده بود و ثبت اختراع هم شده بود.
سال ۹۶ ، زمانی که به من و همکارم مراجعه کرده بود، حالت پریشانی داشت و بسیار مضطرب. مدت یکی دوماهی بود که با هزینه حدود ۱۰۰ میلیون تومان، تقریبا برابر تمام پولی که داشت، یک آموزشگاه زبان تاسیس کرده بود.
هنگام شروع کار، کمتر از ده میلیون تومان در حساب پس اندازش مانده بود که در بهترین حالت حداکثر ۵ ماه کرایه ملک را پاسخ می داد. بنابراین نگران درآمد زایی آموزشگاه بود. و متاسفانه طی یک ماه اول تاسیس، کمتر از ۵ مراجع داشت. بخاطر همین هم نگران هزینه ها و کاهش سریع پس اندازش بود.
نگرانی درباره اینکه مجبور بشود با ضرر حیثیتی و مالی آموشگاه را تعطیل کند، او را از درون می خورد. برای همن هم در پی این بود که راهکاری برای بازاریابی سریع بیابد. در واقع برای همین هم پیش ما آمده بود.
قبل از مراجعه به تیم مشاوره ای ما ، تنها اقدامی که به ذهنش رسیده بود که شاید او را از این وضعیت برهاند، تبلیغات محیطی بود. برای همین هم از پس انداز اندکش استفاده کرده بود و چند استرابورد در اطراف دانشگاه آزاد اهواز و دانشگاه چمران گرفته بود. ولی باز هم بازخورد نجات بخشی نگرفته بود.
در جلسه مشاوره اولین نکته ای که به ذهنم رسید باید بداند، این بود که یک کسب و کار با محصول جدید و نا شناخته نمی تواند با بیلبورد و استرابورد به میزان مناسب فروش دست پیدا کند.
چرا که به قول محمدرضا شعبانعلی: بیلبورد خاصیت قانع کنندگی ندارد!
ضمن اینکه محصول جدیدی که در ابتدای چرخه عمر خود قرار دارد، باید معرفی و شناخته بشود. اما در وضعیتی که او داشت دیدم نمی توانم به او از استراتژی و مراحل رشد محصول و توسعه بازار بگویم. او مضطربانه دنبال راهکار هایی یا بازدهی سریع و زیاد بود.
شاید اگر سرمایه گذاری در این کسب و کار به شکل مدیریت شده اتفاق می افتاد، برای تاسیس آنقدر هزینه ایجاد نشده بود . اولین اشتباه او این بود که تقریبا ۹۰ درصد سرمایه اولیه اش را صرف کرایه ملک در یک منطقه خوب اهواز، و دکور و دیزاین گران قیمت آن کرده بود.
در نتیجه کسب و کارش به تنگی نفس افتاد! زمان زیادی برای نجات نداشت و دقیقا به علت همین تنگنا و فشار زمانی و مالی ، تصمیم گرفته بود سراغ تبلیغات گران قیمت برود. بنابراین اشتباه دوم را هم دقیقا بخاطر تاثیر اشتباه اول انجام داد: از مانده حسابش هزینه تبلیغات گرانقیمت و نامناسب با مرحله چرخه عمر کرد و باز هم نتیجه نگرفت.
لازم نیست نهایت این case را بازگو کنم. اینکه در این شرایط چه راهکار هایی وجود دارد و چه تصمیماتی باید گرفت، و چطور بحران را مدیریت کرد، بحث این نوشته نیست. فقط یک چیز می خواهم بگویم؛ هدفم این بود که با این مثال واقعی بگویم:
| بسیاری از اوقات، افراد دچار زنجیره اشتباهات در کارآفرینی می شوند. جایی که اشتباه قبلی مهمترین دلیل و توجیه برای اشتباه بعدی می شود و به همین ترتیب پیش می رود تا یک ایده خوب زمین بخورد. |
مطالب بسیار مرتبط با این موضوع:
↵ داستان بهترین شمشیر و زره جنگی
↵ شکست های قابل پیش بینی در کارآفرینی