دیجیتال مارکتینگ قوی چگونه است؟
چون مقدمه ای برای حرفم ندارم ترجیح دادم اصل مطلب رو با یک داستانک شروع کنم تا بتونم دلیل چالشی که مطرح میکنم رو ساده تر بیان کرده باشم. فرض کنید یک کسب و کار به نام B مخفف Business داریم که از بد روزگار به آقایP مخفف Person مراجعه کرده و میخواد نظرش رو درباره اینکه وارد فاز دیجیتال مارکتینگ بشه، بپرسه. حتما آقای P بهش توصیه میکنه که اگر هم میخواد دیجیتال مارکتینگ داشته باشه، بهتره که یک دیجیتال مارکتینگ قوی داشته باشه که براش آورده های ارزشمندی به ارمغان بیاره.
جالب اینجاست که این توصیه حکیمانه رو آقای P در هر زمینه دیگه ای هم میده. مثلا اگر کس دیگه ای هم پیش ایشون بیاد و ازش راهنمایی در مورد مواجهه با رکود بخواد، بهش توصیه میکنه که یک بازاریابی قوی داشته باشه.
جالبتر اینجاست که آقای P چندان هم بیراه نمیگه چونکه بسیاری از کسب و کارها و آدم ها فعالیت هایی در دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی دارند اما قوی کار نکرده اند. بخاطر همین هم آورده مورد انتظار رو براشون نداشته است.
اما چالش ماجرا اینجاست که آقای P خودش خارج از گوده! فقط توصیه های کلی میکنه و نمیتونه راهکارهای قوی و موثری بده. چون فقط کسی که خودش دست به عمل زده میتونه بگه برای داشتن یک دیجیتال مارکتینگ قوی یا یک تیم فروش قوی یا یک پلن بازاریابی قوی چه چیز هایی لازمه. P ها در جامعه زیاد هستند و میتونند به بهترین شیوه های سخنرانی و سخنوری و انگیزشی آدم ها را تشنه دیجیتال مارکتینگ کنند.
چون این خدمت رو قبلا P ها به بشریت ارزانی داشته اند، بنابراین من به اینکه دیجیتال مارکتینگ چرا و برای چه کسانی لازمه، نمی پردازم و فقط از اینجای داستان فرمون رو دست میگیرم که یک دیجیتال مارکتینگ قوی چگونه است و چه ساختاری باید داشته باشد؟
اولا باید بدونیم دیجیتال مارکتینگ موثر در فضای هر کسب و کاری به شیوه متفاوتی برای اجرا نیاز داره. در واقع شکل و محتوای دیجیتال مارکتینگ در هر زمینی متفاوت است. پس اینجا درباره برنامه ریزی و پلن دیجیتال مارکتینگ حرف نمی زنیم و فقط به این می پردازیم که در هر شکل و صورتی هم که باشد دارای سه جزء اساسی است که هر وقت از قوی بودن دیجیتال مارکتینگ حرف می زنیم یعنی داریم روی حجم و کیفیت این سه جزء صحبت میکنیم:
ο اساسی ترین جزء از یک دیجیتال مارکتینگ قوی، محتوا است: Content
که این خود ارزش آفرینی است. منتها باید تحلیل شود که مخاطب چه نوع محتوایی نیازمند است و تولید چه محتوایی برای ما مقدور است. چه محتوایی برای ایجاد جذابیت ساخته میشود و چه محتوایی قرار است نیاز ها و دغدغه های مخاطب را در مواجهه با فروشنده برطرف کنند؟
اولین شرط از یک دیجیتال مارکتینگ قوی، محتوا سازی قوی است. محتوایی که بر اساس میزان درگیری ذهنی مخاطب با محصول، طراحی و تدوین شده باشد.
کیفیت تولید محتوا و اصالت و صداقت آن، شرط های اساسی برای موفقیت محتوا هستند. گاهی محتوا قرار است اعتماد مخاطب را جلب کند و گاهی قرار است با دنبال کردن پرسش های مخاطب، توجه او را همیشه به سوی خود نگه دارد.
ο دومین جزء از یک دیجیتال مارکتینگ قوی ، هدف گذاری مناسب برای هر کانال است.
قرار نیست هر کسب و کاری بتواند از اینستاگرام برای فروش استفاده کند. در عوض ممکن است بتواند برای ورودی وبسایت خود از آن بهره بگیرد.
اینکه چه هدفی را در چه کانالی جستجو میکنیم ، اساس انتخاب موفقیت آمیز یک کانال است. |
برای هر نوع از مشتریان و با هر دغدغه ذهنی متفاوتی، باید از کانال ها به شیوه متفاوتی استفاه کنیم. از طرف دیگر در اینستاگرام، وبسایت، تلگرام ، فیسبوک ، و هر کانال دیجیتالی دیگری که انتخاب میکنیم باید محتوای مناسب با اهدافی که برای آن تعریف کرده ایم داشته باشد.
برای انتخاب، طراحی درست و هدفگذاری مناسب؛ لازمه که پرسونای مخاطب را تا حد قابل قبولی نزدیک به مشتریان هدف، تدوین کرده باشیم. البته قسمت مهمی از موفقیت در هدف گذاری، بستگی به تجربیات و ذکاوت بازاریابی دارد. وگرنه هر کسی بخاطر تجربیات و رفتار های شخصی، پیش بینی هایی در مورد رفتار مصرف کننده و مخاطب خواهد داشت.
درست و غلط بودن این پیش بینی ها را یک مشاور بازاریابی یا مشاور دیجیتال مارکتینگ میتواند تشخیص دهد. هدف گذاری های سلیقه ای یکی از مهمترین چالش ها و نقاط شکست فعالیت های دیجیتال مارکتینگ بوده است. این بازی به عبارتی به انتظاری که از مخاطب داریم بر میگردد. اگر رفتار مخاطب در مواجهه با محتوای یک کانال، بخوبی تحلیل نشده باشد و برنامه دیجیتال مارکتینگ شامل میزان زیادی حدس و پیش بینی های شخصی شده باشد، احتمال زیاد هر چه که قوی تر پیش برود، سرمایه بزرگتری را هم هدر می دهد.
ο سومین جزء از یک دیجیتال مارکینگ قوی، ترویج محتوا است.
در نهایت در دیجیتال مارکتینگ هم با مارکتینگ سر و کار داریم. حتی اگر بهترین و مناسب ترین محتوا را تولید کنیم اما نتوانیم آن را به سمع و نظر مخاطب مورد نظرمان برسانیم، در واقع بخش مارکتینگ آن را انجام نداده ایم. ↵پروموشن ها ، تبلیغات اینترنتی ، بازاریابی آفلاین (که همان فعالیت های بازاریابی و رویدادهای حضوری است که برای جلب توجه مخاطب به کانال های دیجیتال مارکتینگ مان اجرا میکنیم) ، بهینه سازی برای موتور های جستجو و هر اقدام دیگری با هدف دیده شدن محتوای ما.
نتیجه گیری : یک دیجیتال مارکتینگ قوی میتواند بر پایه بازاریابی محتوایی بنا شده باشد یا بر پایه تبلیغات اینترنتی؛ یا حتی تصاحب مخاطب در یک کانال خاص. اما به هر حال همه این سه بعد در هر برنامه دیجیتال مارکتینگی باید حضور داشته باشند و تحلیل و بررسی شده باشند؛ منتها محوریت بر اساس استراتژی و بر اساس محیط رقابت، می تواند تغییر کند.
یک برنامه دیجیتال مارکتینگ قوی اینگونه طراحی می شود: محتوای با کیفیت ، کانال هدفمند ، و مارکتینگ قدرتمند. |
مطالب مرتبط:
↵ نگاه اقتصاد رفتاری به دیجیتال مارکتینگ
↵ کرونا و تبدیل تهدید به فرصت ، وقتی با بحران رکود کرونایی مواجه شده ایم