میخوام توی این وویس کوتاه که بصورت خیلی فی البداهه ضبط شده، به اهمیت برند در بازاریابی صنعتی اشاره کنم. 

منتها از بعد اثر برند روی ثبات کیفیت ، تداوم تامین ، و لجستیک با بهره وری بالاتر. ثبات کیفیت دغدغه بسیار مهمی در حوزه های صنعیت و حتی مصرفی هست. اما در مورد صنعت، قضیه کمی جدی تره.

بعنوان یک مثال، توی بازار های صنعتی ای که مشتری، کارخانه هایی هستند که نیاز به قطعات دارند، ثبات کیفیت قطعات بعنوان کالاهای مصرفی (کالاهایی که در پروسه تولید استفاده می شوند) بسیار حیاتیه. بطوریکه روی کیفیت کالای نهایی، قیمت گذاری، هزینه های خدمات پس از فروش ، هزینه های ناملموس اعتباری، مشکلات مدیریتی و بسیاری موارد دیگه تاثیرات بزرگی می گذاره. اهل صنعت این رو بخوبی می دونند و با همه وجو درک کردند.

برندی که روی ثبات کیفیتش کار کرده باشه، اطمینانی ازهمین نظر در مشتری(کارخانه و یا بنگاه تولیدی)  ایجاد می کنه که به پشتوانه اون میتونه سرمایه گذاری های زیادی از جنس اعتباری، تلاش های بازاریابی، قانع شدن به سود کم ، تداوم تولید و عرضه، آموزش و بسیاری از فعالیت های تجاری و بیزینسی دیگری را برای نفوذ و حضور در بازار انجام بده. اما اگر این اطمینان در زنجیره تامین کالاهای اولیه وجود نداشته باشه،نگاه ها ناچارا کوتاه مدت میشه.

حتی در این تداوم صرفه اقتصادی هم وجود داره. چرا که اگر تداوم تولید وجود داشته باشه، تداوم خرید توسط کارخانه هم وجود خواهد داشت و این باعث تداوم در رفت و آمد کالا خواهد شد و چشم انداز خوبی برای بازار قطعات مصرفی صنعتی ایحاد می کنه. برند ارائه دهنده در این شرایط میتونه روی بهره وری لجستیک کار کنه و با توجه به سرعت و ثبات مصرف، سعی کنه تا هزینه های انبار داری، حمل و حسابداری رو مهندسی کنه که در نهایت این روی قیمت عرضه تاثیر مستقیم می گذاره.

فرقی نمی کن درباره بازار های مصرفی حرف بزنیم یا بازار های صنعتی، در هر کدام از این حوزه ها،هر برندی که تونسته باشه ثبات در مصرف رو ایجاد کنه، سهم هزینه های لجستیک روی قیمت هر واحد کالا بسیار کمتر و به صرفه تر شده. در نتیجه قدرت رقابت و کنترل قیمت بیشتری هم ایجاد میشه.

گرچه مساله اهمیت و مزیت های برند در زنجیره تامین صنعت در همه جای دنبا هست، اما در ایران اهمیت دو چندانی داره چون جای خالی برند هیا اصیل و قوی، ضرر های مستمری ایجاد کرده. همونطور که می دونید و نیاز به گفتن نداره، بخاطر چهار مساله یعنی: تحریم، قطع ارتباط با سردمداران تکنولوژی های تولید صنعتی دنیا ، مشکلات اقتصاد کلان ، و مشکلات قانونگذاری، طی ۲۰ سال گذشته معظلات تامین در بازارهای صنعتی ایران بسیار زیاد شده اند و بسیار اتفاق می افته که کیفیت قطعات صنعتی دچار تغییرات نزولی بشن. تغییراتی که اغلب کنترل آنها دست ما نیست. چرا که مبدا آنها در ایران نیست.

در همین شریط اگر پای برند اصیلی در میان باشد که بتوانیم به تداوم کیفیت و تامین آن تکیه کنیم، قدرت برنامه ریزی بلند مدت برای بازار بهبود پیدا می کند. همین مساله بسیار روی قدرت بازاریابی صنعتی تاثیر می گذاره. بطوریکه شرکت های بازرگانی ای که روی برند های واقعی کار می کنند می تونند بازار ها رو بهتر تامین کنند و در کنار کالا، اطمینان و ثبات رو به مشتری هدیه کنند. بله، این امتیاز در کشوری چون ایران با این همه مشکل، امتیاز و مزیت رقابتی مهمی حساب میشه. گرچه شاید در جهان اول، این مساله پیش پا افتاده ای باشه!

پادکست کوتاه زیر به توضیح اهمیت برند در بازاریابی صنعتی از حیث ثبات کیفیت ، تداوم تامین ، و بهره وری بالاتر در لجستیک می پردازد.